-
۲۲ بهمن ۰۱
-
۵۶۴
نخستین پست اینستاگرامی این دوره: تورق دفتر بیستمین #جشنواره_فیلم_فجر مشهد را در چهل و یکمین ایستگاه فیلم فجر سراسری، به حول و قوه ی الهی در حالی آغاز می کنیم که همچنان در حسرت برپایی چراغ خاموش شده ی «پنجمین جشن سیمرغ سینمای خراسان» هستیم. در حالی هر ساله دل به برگزاری جشن سینمای پایتخت نشینان می دادیم که در سایه ی آن، مشق سیاست و درایت کنیم و نهال نوپای جشن سینمای بومی خود را آغاز...
اما حیف که به سوء تدبیر مسئولان فرهنگی و هنری دیاری که افتخار هم سینما روترین مردم ایران (پس از همان پایتخت نشینان) را دارد و هم این که بیش از ۶۰ درصد از اهالی سینمای کشور از تهیه کننده و کارگردان گرفته تا بازیگر و فیلمنامه نویس و عوامل فنی و هنری، همه یا مشهدی اند یا خراسانی، امسال چراغش خاموش است و کالبدش سرد...
نمایش و اکران فیلمهای جشنواره ی تهران در #مشهد و در بازه ی زمانی هشت روز و در ایام #دهه_فجر، برای استانی و شهری که گل سرسبد هنر سینمای کشور بوده و بیشترین تأسیسات سینمایی کشور را (باز هم پس از آن پایتخت خسیس و منت گذار) دارد، اصلأ و ابداً هنر نیست و تخم دو زرده...
بلکه هنر و افتخار آن است که «آنچه خود داشت زبیگانه تمنا نکنیم» و عیارسنجی و ارزیابی آثار سینمایی و نمایشی خود را با معیارها و خط کش های بومی خود به دست هیئت داورانی بدهیم که مجبور نباشیم اسامی آنان را بنا به ملاحظاتی من درآوردی، شبی که فردای آن، آیین پایانی برگزار می شود، رسانه ای کنیم!
ما خراسانی ها خسته شدیم از بس که بیست سال نقش ملیجک (گنجشک دست آموز) را برای مرکز نشینان مرفه و بی دغدغه ی شهرستانها بازی کردیم و اگر خدا بخواهد و متولیان فرهنگ و هنر دیار امام مهربانی ها کاهلی نکنند، بیشتر تمایل داریم همان کلوخ «سیمرغ طلایی خراسان» خودمان را به سینه بزنیم تا مثلاً سنگ «سیمرغ که نه، بلکه ۲۴ مرغ تهران» که همیشه ی خدا یک پا دارد و همیشه ی زمان هم در خلقت کم...
اگر افتخار آمار بیشترین مردم سینماروی ایران و بیشترین تأسیسات سینمایی کشور پس از پایتخت با ماست، این یعنی بخش معتنابهی از سرمایه ی فیلم سازی کشور را همین مشهدی ها و زائران بارگاه منور رضوی که در مردمک چشم مرکزنشینان نمی آیند، می پردازند.
پس همین یک کد کافیست تا از این پس، قدر و حق و جایگاه و سهم لایق خود را سبد هنر هفتم کشور به شایستگی طلب کنیم و اگر ندادند، آب های مان را به آسیاب دیاری بفرستیم که آردش هم عائد خود ما شود نه این که هم آش و هم جا با ما، اما دست آخر، منت گذاشته دقیقه ی ۹۰ می گویند ۱۶ تا از ۲۴ فیلم و دقیقه ی ۹۵ می گویند باشد، ۲۰ فیلم به شما می دهیم! واقعاً دست مریزاد...
ای کاش، این همه رسانه ی الکترونیکی و مکتوب بومی مان هم این نیاز بومی واجب تر از نان شب را هم درک کنند و با ما همراهی ... ان شاءالله الرحمن...
باقی واگویه ها بماند تا بعد...