
بسم الله الرحمن الرحیم
آشنایی با ما:
«گروه فرهنگی هنری فرهیخت» متشکل از جمع اندکی از هنرمندان فرهنگ دوست و ارزش مدار و متعهد و متخصص پایتخت معنوی کشور است که در سال 1385 و در مرحلهی نخست، به تأسیس «بخش فناوری دبیرخانهی دائمی جشنوارهی فیلم فجر مشهد مقدس» همت گماردند و در قدم اول و به منظور تسریع و تسهیل در امر اطلاع رسانی اخبار و رویدادهای جشنواره، چهارده سال پیش «پایگاه اطلاع رسانی رسمی و مستقل جشنواره» را بنیان نهادند تا به صورت اختصاصی و حرفه ای، رسالت آگاه سازی مخاطبان جشنواره را بر عهده گیرد.
پس از اقبال قابل توجه مخاطبان جشنواره اعم از اهالی فرهنگ و هنر استان و نیز اصحاب رسانه و خبرنگاران تخصصی حوزهی هنر به این تارنمای اینترنتی، ضرورت راه اندازی سامانهی پیامکی نیز به وضوح احساس شد چراکه اکثر فیلم ها پس از گذشت هفت خوان رستم میبایست از مأخذ اصلی یعنی تهران به تمامی شهرستان ها از جمله مشهد مقدس ارسال میشدند و پس از جلب نظر تهیه کنندگان محترم و بلکه کشیدن ناز برخی از بزرگان حوزهی پخش و اکران، فیلم ها به مشهد میرسید آن هم غالباً در دقیقهی نود چه از طریق پرواز و چه در صورت نامساعد بودن هوا از طریق زمینی و بعضاً دیرهنگام!
بگذریم که گاهی اوقات رمز و قفل فلش فیلم ها هم باز نمی شد، یا کیفیت خود فیلم یا صدای آن دچار نقص فنی بود و در نتیجه، جدول زمانی اکران فیلم ها در سینماها ناخواسته بهم میخورد و لذا ضرورت داشت تا به محض تغییر کوچکترین تغییر و جابجایی، این تغییرات به سرعت و سهولت از طریق پیامک به اطلاع مخاطبان برسد و میشد روزی که تا سه - چهار بار مجبور به ارسال پیامک تغییرات و اصلاحات میشدیم.
از این رو در همان سال، «سامانهی اطلاع رسانی پیام کوتاه جشنواره» ابتد به شمارهی 10006722 راه اندازی شد که بسیار موفق هم عمل کرد. هم اکنون این سامانه با شمارهی 3000787878 ، بیش از سه هزار نفر مخاطب خاص دارد.
از آنجایی که «بخش فناوری جشنواره» موظف بود هم زمینهی بهره مندی همهی اجزا و ارکان جشنواره از مواهب فناوری های نوین را فراهم ساخته و هم این که دایرهی فعالیت های خود را محدود و محصور در حوزهی «اطلاع رسانی» نکند، بدین منظور، ماحصل برگزاری جلسات مشورتی با نخبگان دانشگاهی و فعالان فناوری حتی در تهران، به جلسات هماهنگی قبل از آغاز جشنواره در مشهد ارائه و منعکس میشد و از این رو، همواره این کمیته، پیشقراول ارائهی طرح ها و متذکر ایده های بدیع و نوآورانهای بود تا از رهگذر استفادهی حداکثری از مواهب این تکنولوژی های نوظهور، جادهی یکطرفهی مسئولان به سمت مخاطبان و از بالا به پایین، دوطرفه گردد و ایضاً ارائهی خدمات مرتبط به مخاطبان جشنواره خصوصاً در بحث تهیه و ابتیاع «بلیت» تسهیل و تسریع و بهینه!
حکمت و علت تمرکز بر موضوع «ساماندهی فروش بلیت» هم، نبودن «سیستم نوبت دهی»، «تعیین قیمت» و مباحث جانبی مرتبط بود که گلایه های مردمی و بلکه شکایات بسیار را به دنبال داشت و همه حاصل از نابسامانی های مکرر در روند سیاست گذاری یا تبعیض های بعضاً غیر موجه در چگونگی «فروش بلیت ها» بود.
هرچند نباید از مباحث چالش برانگیزی چون «اختصاص تخفیف» برای گروه های خاص از جمله دانشجویان و اهالی رسانه، مضافاً برگزاری «سانس های ویژه» برای مسئولان استان و خانواده های آنان (که به نظر این حقیر، مشروط به رعایت عدالت، امری پسندیده هست!) و از همه مهمتر و بلکه عمیق تر، «لحاظ نکردن مشهد به عنوان دومین قطب فرهنگی هنری کشور بعد از تهران» و تحمیل همیشگی تصمیم «پایتخت نشینان بر شهرستانی ها!» و صدالبته «عدم وجود دبیرخانهای دائمی و فعال» - به معنی واقعی و حقیقی کلمه - فراموش کرد.
کاش سریال این معضلات مکرر، به همینجا خاتمه مییافت. اگر مشکلات غامض دیگری همچون شروع بسیار دیرهنگام کار دبیرخانه، ضعف تبلیغات محیطی و رسانه ای، انتظار طولانی مردم در صف های ممتد آن هم با «برودت هوا» و در فضای باز برای تهیه ی بلیت (که فراموش نشود در سال های اول حضورم، متأسفانه همین تشکیل صف های طولانی یک مزیت به شمار میآمد و به عنوان سنجش عیار موفقیت یک جشنواره و میزان نمایش اقبال عمومی مطرح میشد!!) از سویی و اشتیاق فراوان مردم برای شرکت در «مراسم اختتامیه» و حضور در کنار هنرمندان میهمان و چهره های مطرح و سوپراستارهای سینمای کشور و... را به این چالش ها بیفزاییم، آن موقع به خوبی در خواهیم یافت که:
... یک مخاطب خراسانی جشنوارهی فیلم فجر، عزمی آهنین دارد و کفشی پولادین و وفایی زبانزد که همچنان در زمرهی مشتاقان صف اول صنعت و هنر سینمای انقلاب در سرما و گرما باقی مانده و هنوز ب گیشه و پردهی سینما در فجر انقلاب قهر نکرده است!
هرچند در یک دههی پیش، زیرساخت های فروش اینترنتی بلیت (صفر تا صد در یک بستر متمرکز و به شکل کنونی) مهیا نبود، اما دست کم امکان «نوبت دهی» به روش های مختلف و بلکه بسیار روان و ساده (با استفاده از سامانه ی تلفن گویا به صورت شبانه روزی تا استفاده از سامانه های هوشمند پیامکی و یا در نهایت از طریق بستر وب) فراهم بود تا لااقل، بخش مهمی از آلام مخاطبان در بحث تهیهی بلیت و مشکلات سر راه آن، کاسته شود.
کما این که در همان سال ها، خود این حقیر در فعالیتی اقتصادی، موفق به ثبت اولویت خرید اوراق پذیره نویسی خرید سهام یک کارخانهی بزرگ سیمان از طریق تلفن و به مدد سامانهی هوشمند تلفن گویا (به منظور رعایت عدالت میان ساکنان شهر و روستا در مراجعه به بانک و واریز سهم الشرکه) در همین مشهد شدم!
بنابراین هر سال و معمولاً در نخستین جلسهی هماهنگی مدیران کمیته های جشنواره، یک سری پیشنهادات عملی کم هزینه به منظور استفاده از این سامانه ها مطرح و همراه با مستندات کافی ارائه میشد، اما متأسفانه هر سری، به دلایلی غیر موجه، به حاشیه رانده میشد تا جایی که برخی از همکاران شوخ طبع و دوستان آن دوران، دیگر از پیش میدانستند و حدس میزدند که مثلاً در جلسهی هماهنگی مسئولان بخش های ذیربط، چه مبحثی از سوی این کمیته به عنوان اولویت و اوّلیّت و اهمیت و ارجحیت جشنواره مطرح خواهد شد و بعضاً اسباب انبساط خاطر جمع را نیز فراهم میکردند!
هر چند زحمات شبانه روزی همین دوستان و همکاران وقت، قابل تشکر و قدردانی است چراکه علی رغم کمبود امکانات و بودجه و مشکلات عدیده، هیچ گاه عَلَم جشنواره را بر زمین نگذاشتند، اما مفید فایده هست که بگویم متأسفانه ترس از عدم موفقیت، اکثر اوقات باعث میشد تا افکار منفی، اجازهی تحقق این ایده های نوآورانه را به ستاد برگزاری ندهد.
گفتمانی از این دست که: «نمی شود!» و «نمی توانیم!» و «اینجا مشهد است نه تهران!» و «تجربه نداریم و حاشیه درست میشود!» و «اگر سیستم درست کار نکرد، جواب مردم را چه کسی میدهد؟» و «بودجه نداریم!» و بالاخره «باشد برای سال آینده!» و... .
ذکر این مثال برای اثبات این واقعیت مسلم که «مخاطبان فهیم جشنواره» آنقدر از درک و فهم مثال زدنی برخوردار هستند که اگر تحرک مثبت و گام رو به جلویی از سوی مسئولان ستاد برگزاری جشنواره ببینند، همه جوره حمایت خواهند کرد، در اینج خالی از لطف نیست:
به یاد دارم یکی دو ماه قبل از برگزاری جشنواره در سال 86، موفق به راه اندازی سرویس اتاق گفتگوی تحت وب و زندهی گوگل آن هم در صفحهی اول سایت جشنواره شدیم. اقدامی به ظاهر جسورانه که آن زمان، هیچ سایت دولتی و حتی شبه دولتی، تن به مخاطرات احتمالی چنین اقدامی نمی داد!
سرویسی که هر کاربر – اعم از مرد و یا زن - صرفاً با استفاده از اطلاعات دسترسی به ایمیل خود – در حالی که تصویر پروفایلش نیز قابل رؤیت بود - وارد صفحهی گفتگو می شد و به صورت متنی با تمام کاربران آنلاین به صورت آنلاین و متقابل و روی خط در تمام طول شبانه روز، آزادانه و بدون هیچ گونه محدودیت و سانسوری گفتگو و تبادل افکار میکرد و از آنجایی که همه می دیدند، نظراتشان بلافاصله برای همگان همان لحظه قابل رؤیت است، در نهایت ادب و نزاکت و در محیطی کاملاً فنی و تخصصی، مطالب و دیدگاه های خود را در تحلیل و نقد فیلم ها و حتی جشنواره مطرح می کردند و جالب این که حتی یک مورد تخلف منجر به بلاک کردن کاربر هم نداشتیم!
النهایه، پس از گذشت چهار - پنج سال و حصول نتایج اندک از مساعی بسیار، به ناچار مصلحت در آن دیده شد تا خردمندانه، دایرهی فعالیت های «بخش فناوری جشنواره» صرفاً متمرکز در دو محور کانونی «اطلاع رسانی» و «اطلاع یابی» شود و از آنجایی که انجام این رسالت، دیگر نیازی به حضور فیزیکی در محل دبیرخانهی جشنواره نداشت و میشد به راحتی از طریق دورکاری، این مهم را به سامان رسانید، لذا صرفاً ادارهی پایگاه اطلاع رسانی جشنواره و سپس مدیریت اتاق های گفتگوی متنی و تصویری در «شبکه های اجتماعی» ادامه یافت و مسئولیت سایر امور وا نهاده شد؛
... تا با تجمیع توان و ظرفیت ها و پتانسیل های مردمی، دست کم در این حوزه، تریبون غراء و بلندگوی رسایی برای رسانیدن پیام های مردمی به گوش مسئولان ذیربط در استان و صدالبته «پایتخت نشینان» فراهم شود؛
... تا برون تاب مطالبات به حق مشتاقان خراسانی هنر هفتم و دوستداران صنعت سینم – خصوصاً در بحث مهم «انتخاب و گزینش بهترین فیلم ها» - به شایستگی هرچه تمامتر بیان گردد؛
... تا اثبات شود شور و شعور مردم فرهیخته، فرهنگ دوست، هنرپرور و صدالبته ولایی استان و شهر امام مهربانی ها «مشهدالرضا» اعم از مجاور و زائر، شایستگی و لیاقت مشاهدهی نه بهترین فیلم ها (به زعم و طعم پایتخت نشینان یا رسانه ها) بلکه فیلم های منتخب و مورد پسند مردم همین خطهی مؤمن و ارزشی را دارند و بهتر است اگر بودجهای دولتی بابت خرید امتیاز نمایش فیلمی به تهیه کننده ی محترمی در تهران پرداخت میشود، به آن دسته از فیلم هایی اختصاص یابد که مردم و دوستداران هنر فیلم و تئاتر همین دیار – که به راحتی طی یک نظرسنجی همگانی تحت وب قابل سنجش است – بر میگزینند!
مگر نه این که مردمان همین دیار ولایت پذیر و شهید پرور و ایثارگر و اجدادشان، نسل اندر نسل، شایستگی و لیاقت خود را طی قرون متمادی در میزبانی گرم و صمیمانه از زوار حرم رضوی به اثبات رسانیده اند؟!
مگر نه این که در دوران سیاه رژیم سفاک پهلوی بویژه طی 15 سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی خصوصاً طی هشت حماسهی دفاع مقدس با نثار 23 هزار شهید و یا در ده سال دوران سازندگی و یا در انتخابات سیاسی و شوراهای اسلامی شهر و روستا و بالاخره همین روزهای پیش رو در خلق حماسهی «مدافعان حرم» و درست در همین ایام، در «میزبانی از میلیون ها زائران پیادهی دههی آخر صفر و راهیان مضجع منور رضوی»، بارها و بارها عیار شور و شعور و نبوغ و بلوغ خود را فریاد کرده اند؟
این مردم، همان مردم اند، از جنس و رنگ و بوی مردم زائر دوست عراق در اربعین حسینی(ع)؛ پس اکنون نیز به رسم ادب و قدرشناسی اجازه دهیم تا این بار نیز سرآمدان همین مردم یعنی جامعهی فرهنگی و مخاطبان عظیم ترین هماورد هنری کشور همچون دیگر کلان شهرها، تصمیم بگیرند چه فیلمی شایستگی حضور در «مشهد الرضا» را دارد و ارزش دیدن دارد و چه فیلمی نه؟!
بگذریم که اولاً همگی این آثار سینمایی، توسط اکابر فرهنگ و اعاظم هنر این کشور و در فضای مزکی ج.ا.ایران و پس از عبور از دهها فیلتر و ممیزی و...، مجوزهای ساخت و اکران را اخذ کرده اند و ثانیاً در زیر لوا و پرچم بزرگترین رویداد هنری منتسب به انقلاب یعنی «دههی مبارکهی فجر» آن هم به چوب دقیق و وثیق داوری افاضل هنر، به افتخار دریافت تندیس سیمرغ نائل میشوند!
به مبحث خود ... یعنی «آشنایی با ما»... باز گردیم...
ناگفته نماند «گروه فرهنگی - هنری فرهیخت» در ادامهی روند رو به رشد فعالیت های خود، علاوه بر فعال سازی و تصدی گری بخش فناوری چندین جشنواره و رویداد فرهنگی هنری بزرگ استان، با درک لزوم توسعهی مناسبات بین المللی بزرگترین کلان شهر مذهبی جهان یعنی «مشهد مقدس»، موفق به تأسیس «بنیاد توسعهی همکاری های خارجی مشهد مقدس – بنیاد توس» در سال 1388 شد که به سهم خود، منشأ تحولات و برکات ارزشمندی در ساحت روابط خارجی مشهد مقدس گردید.
خوشبختانه ترفیع اهداف و سطح فعالیت های این بنیاد پس از هفت سال فعالیت، بسترساز ارتقای ساختاری «بنیاد توس» به «اندیشکدهی بین المللی فرهیخت» در سال 1395 شد و اکنون که سال 98 را به پایان می بریم، مفتخریم به عنوان تشکلی 12 ساله، تلاش موسعی را به طور مستمر و پیوسته در بستر «مطالعات علمی و آینده پژوهانه» و «ایده پردازی های نوآورانه» خاصه بر روی ریل «فناوری اطلاعات و ارتباطات» آغاز کرده ایم.
جد و جهدی مُوّسع که ابتدا در ساحت «فرهنگ» و «هنر» و سپس «مناسبات بین المللی» و «روابط خارجی» پایتخت فرهنگی جهان اسلام و «شهر و استان بهشت»، دیار منسوب به قبلهی دلها، سریر ارتضاء، سلطان تسلیم و رضا، «حضرت امام علی ابن موسی الرضا» علیه آلاف التحیه و الثناء شکل یافت و تاکنون به قدر وسع و توان و مقدورات، بحمدالله و المنه موفق به استمرار آن شده ایم.
کوتاه سخن، اکنون که در آستانهی ورق خوردن هجدهمین برگ از دفتر برگزاری «جشنوارهی فیلم فجر تهران» در مشهد هستیم و همچنان رسالت خطیر بازتاب رویداده و نیز انعکاس نظرات راهگشا و مطالبات مخاطبان معزز جشنواره، بر دوشمان سنگینی میکند، سعی نمودیم تا با بهبود قالب سایت و رونمایی از پوستهای جدیدتر، زیباتر و سبک تر – که ریسپانسیو یا همان «واکنش گرا» نیز هست - هم بر سرعت بارگذاری صفحات در مرورگرهای اینترنتی بیفزاییم و هم مخاطبانی که با گوشی های هوشمند تلفن همراه و یا تبلت خود وارد سایت میشوند، بتوانند سایت را به بهترین شکل مطلوب و منطبق با ابعاد صفحات نمایش خود مشاهده کنند و نیازی به بزرگنمایی مطالب نباشد.
مضافاً این که در این گونه سایت ها، علاوه بر امکان سریع و سهل مطالعهی اخبار و رویدادها و نیز تحلیل و نقد فیلم ها و...، امکان درج نظرات به راحتی میسر است و نیازی به استفاده از رایانه و لب تاب برای این کار نیست!
خوشحال میشویم در چهاردهمین میعاد ما از هجدهمین دفتر، شما مخاطب گرامی و دل افروز و دلسوز، دستِ «دست اندرکاران این تارنمای اینترنتی» و نیز گردانندگان اتاق های متنی و تصویری مرتبط در شبکه های اجتماعی را به گرمی بفشارید و به جمع پرشور و شعور بخش کوچکی از جامعهی بزرگ هنری استان و علاقه مندان به هنر تئاتر و سینما بپیوندید.
یه جمع دوستان شفیق و منیع الطبعی که بدون هیچ گونه چشم داشت و صرفاً برای اعتلا و تعالی فرهنگ و هنر این خطهی هنرمندپرور، کاملاً خودجوش و داوطلبانه همکاری تنگاتنگی با ما دارند.
بر این باوریم اگر طی بیش از یک دهه فعالیت مستمر و بدون وقفه، افتخار قدمتی حاصل شده باشد، قطعاً مدیون حُسن اقبال بسیار ارزشمند و درخور توجهی مخاطبان فهیم و قدرشناس جشنواره است که ما را امین و قابل دانسته و با م نظراتشان را به اشتراک گذاشتند و اگر توفیق خدمتی حاصل شده، بی شک مرهون حُسن اعتماد مسئولان ارشد جشنواره است؛
خاصه منش و روش بزرگوارانهی دوست قدیمی و برادر ایمانی جناب آقای دکتر «سید سعید سرسرابی» مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان که صداقت و جدیت ایشان برای اعتلای فرهنگ و هنر این اقلیم هنردوست بر کسی پوشیده نیست! همچنین شایسته ی تقدیر است سرکار خانم «مریم جعفرزاده» از تلاشگران دیرین و خدوم حوزه ی روابط عمومی اداره کل که الطافشان در طی این سال ها، همواره شامل حال ما بوده است.
خداوند منان را شاکریم که توانستیم سالیان متمادی، علاوه بر اطلاع رسانی به اسباب و روش های گوناگون و متناسب با شرایط روز، صدها نظر و دیدگاه ر در قالب «تریبون آزاد» مخاطبان مشتاق و همیشگی بزرگترین رویداد هنری استان در ساحت سینما تجمیع، دسته بندی و منعکس نماییم تا این تجارب ارزنده همچون چراغی فروزان، دست مایهی گران سنگی برای متصدیان کنونی و مسئولان آیندهی جشنواره گردد.
به این امید که نقاط ضعف و قوت عملکرد خود را در آئینهی این بازتاب ها، به خوبی بازشناخته، از ورای آسیب شناسی های علمی، بر سطح مهارت ها بویژه توانمندی های فناورانهی خود و همکاران شان بیفزایند، تا از دوباره کاری های ملال آور اجتناب شده، خاک اره ها، دوباره اره نشود و مافات جبران گردد و در پایان هر دوره و هر سال جشنواره، مشمول دعای خیر مخاطبان معزز بشنویم، نه مورد عقوبت آنها که خستگی چند ماه تلاش بر شانه ها می ماند اگر برگردند و بگویند: «هر سال دریغ از پارسال!...»
ختم سخن آن که این تلاش کوچک جز با همت خیرخواهانهی همهی خوبان دلسوز میسور نبود و سرانجام رسانیدن آن نیز، همچنان نیازمند مساعدت نیک سرشتان است تا رضایت خلق خدا حاصل شود که رضایت خلق، تمهید رضایت خالق رحمان و رحیم است. این فقط دعوت به همکنشی و همکاری نیست، بلکه ایجاد فرصت در داد و دهش معارف معنوی مغفول ماندهایست که همهی خردمندان و دانش پذیران برای رسیدن به قله، محتاج همدستی، همدلی و همزبانی در این جهتاند.
و ما توفیقی الا بالله و الیه توکلت
عبدالرضا زرگری
zargary@gmail.com
2 دی ماه 1399
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر