جشنواره فیلم فجر مشهد

دوست عزیز... کسی منکر زحمات ایشون در راستای اعتلای فرهنگ بسیج و جهاد و شهادت و ایثار و تکریمخانواده معظم شاهد و مدافعان حرم و ... اینها نیست..، تمام حرف همه ی ما اینه که در شب عروسی چرا برگزاری دعای کمیل؟... همه ی حرفمون همین یک بیت شعره... جهان چون چشم و خط و خال و ابروست.. که هر چیزی به جای خویش نیکوست...! همین... زمان شناسی خیلی مؤلفه ی مهمیه برای کسی که خود رو پیرو اهل بیت می دونه، در بستر زمان هست که یک لحظه.. فقط یک لحظه خویشتن داری حر از پاسخ به سکلته امه (مادرت به عزایت بنشیند) امام حسین(ع) باعث شد حر، حر بشه! اگه پاسخ امام رو داده بود و ادب نمی کرد، بخدا قسم که الان جزو شهدای اول کربلا نبود و در زمره ی عمر ابن سعد و... در زیارت عاشورا ها تا ابدالابدین، هر لحظه لعن می شد! ... حالا اگه بخواهیم به عالم هنر خودمون برگردیم.. حفظ لحظه های خوب بودن در کنار ائمه، میشه شاعری چون فرزدق که همه ی ائمه ی ما به نیکی ازش یاد می کنند و لحظه نشناس بودن یه شاعر دیگه ی اهل بیت(س) یعنی «طرماح» باعث میشه همه لعن و نفرینش کنند.. کسی که قبل عاشورا به امام حسین (ع) در کربلا برخورد کرد و امام از او یاری طلبید، اما گفت که برای زن و بچه ام در یمن آذوقه تهیه کردم، برم این بار شتر رو به خانواده ام در یمن بدم و برمیگردم و رفت! اما وقتی برگشت، سرها همه بر سر نیزه بود! چیزی که متأسفانه همه فراموش می کنیم در نقدهامون، عنصر زمانه! زمان .. زمان... زمان... و همه ی حرف من اینه.. آقا ابراهیم جنگ و انقلاب.. با یک شکوه ای هرچند بجا اما در زمانی نادرست و مکانی نابجا، گند زدی به تمام رشته هایی که رشتی و همه رو پنبه کردی و سوژه دادی دست کسانی که منتظر فرصت بودند تا بسیج و بسیجیان رو به چوب مطالبه گری و طلب کاری برانند و با این ادبیات اف گونه و با این صورت برافروخته و این انگشت های اتهام به این و اون و در مقابل دوربین رسانه ی میلی و چشم میلیون ها بیننده، واقعاً بدتر از این نمیشد از بسیج و ارزش ها و حماسه ی دفاع و مدافعان حرم دفاع کرد.. به قول دکتر شریعنی، یکی رو میخوای خراب کنی، بد ازش تعریف کن و این دقیقا همان کاری بود که آقا ابراهیم طلبکار و مدعی بسیجیان و ارزشمداران دیشب کرد؛ خبط بزرگی که بسیجیان و ارزشمداران واقعی همچون حاج قاسم های بی ادعا، باید سالهای سال خون دل بخورند تا این خاطره ی تلخ از ذهن مردم ایران پاک شود! ... افسوس...

یک نفر هم تو این مملکت صداش درمیاد از توهین هایی که بهش میشه همه میگن چرا حرف زد چرا ساکت ننشست مثل بقیه. صدای اعتراض حاتمی کیا رو دوست داشتم مثل اعتراض حاج کاظم تو آژانس شیشه ای ، صدای فریادش شاید به خودشون بیاره بعضیا رو که این جشنواره فجر از پایه برای چی بوده کیا رفتن تا الان این جشنواره باشه ، منظور حاتمی کیا خودش نیست اعتراضش به مسخره گرفتن خودش نیست توسط افرادی مثل رشیدپور ، اعتراضش به دیده نشدن سوژه های فیلماشه چقدر ترور شدن دانشمندای هسته ایمون تو دولت قبل که حاصلش فیلم بادیگارد بود چقدر شهید دادیم تو این چند سال که حاصلش فیلم به وقت شام بود ، یک نفر هم که میاد از مسائل روز حرف میزنه حتی اگه کمی ضعف فیلمنامه داشته باشه باید طلا گرفت اون فیلم رو ، فیلمای الان در مورد عشق و خانواده معتاد و کمدی های سطحی و اینجور مسائل همیشه ساخته میشه ولی کی میاد در مورد اتفاقات منطقه فیلم بسازه ، کجا حاتمی کیا همیشه حمایت شده واسه ساخت فیلم هاش یه روزی میگفت برای ساخت فیلم حتی اسلحه و امکانات جنگی در اختیارش نمیزارن در حالی که خیلیای دیگه همه چیز راحت در اختیارشونه ، من با فیلم های حاتمی کیا همیشه ذوق کردم که بالاخره یک فیلمی یک سر و گردن بالاتر از سطح فیلم های دیگه تو ایران میبینم و چشمای بیننده رو باز میکنه نسبت به اتفاقاتی که شاید خیلیا نمیبینن یا نمیخوان ببینن ، حاتمی کیا دغدغه این کشورو داره نه مثل بعضیا که فقط فیلم میسازن که وجهه ایرانیا رو خراب کنن تو دنیا و جوایز اسکار و کن رو بهشون میدن بعدم میگن ما این جایزه رو تقدیم میکنیم به مردم ایران که تو فیلم بد نشونشون دادیم به دنیا ، چقدر سطحی شده اندیشه ها تو این کشور ، قهرمان فیلمای حاتمی کیا اندیشه هاش فراتر از آدمای عادی ایه که هر روز به فکر اینن که امروز چه کاری کنم در نظر بقیه مهم جلوه کنم مثلا رنگ کفشم رو با لباسم ست کنم یا .... یا مثلا اینقدر اختلاس کنم ، قهرمان داستان حاتمی کیا راه درست رو میره بدون اینکه بخواد مشهور بشه و همه ستایشش کنن (مثل شهید حججی) ولی اینکه عزت و بزرگی رو خدا میده شکی نیست ، ان شاء الله خدا حفظش کنه حاتمی کیا رو تو این راه

سلام ... از صحبت های ابراهیم حاتمی کیا در مراسم امشب اختتامیه فیلم فجر تهران مکدر شدم و به عنوان یک عضو کوچک از جمع بسیجیانی که قراره همچنان بی ادعا بمانیم، خطاب به ایشون عرض می کنم:... کاش ابراهیم خان عزیز... این صحبت های پرثواب اما ناصواب رو در مراسم جشن سینمای ایران نمی گفتید! و یا اگه خیلی اصرار به گفتنش داشتید، کاش میذاشتید اینها رو در یه مصاحبه ی مطبوعاتی می گفتید و یا اگر می بایست در جایی گفته شود که بیننده های میلیونی داشته باشد، خب.... برنامه ی تلویزیونی هفت که بود.. آنجا میگفتید... چون ... وقتی از شهید آوینی و از سرداران بزرگی چون حاج قاسم و تاج سرانی چون خانواده های معظم مدافع حرم و شهدا یاد می کنیم، یعنی این که تفکر ایثارگری و بسیجی رو میخواهیم سرلوحه ی کارهایمان قرار بدیم، ولی یادمون نره که بسیجی یعنی سنگر ساز بی سنگر!!!.. بسیجی یعنی مجاهد بی ادعا.. بسیجی یعنی مجاهدی مظلوم همچون سید شهیدان مظلوم انقلاب بهشتی.... که سالها فحش و ناسزا از دوست و دشمن شنید، اما یک بار... حتی یک بار در مقام پاسخگویی برنیامد!  بسیجی یعنی تخریب چی که هرچند قراره فقط مین ها رو کشف کنه..، ولی مظلوم ترین و بی ادعا ترین شهدای ما در جنگ هم از همین گروه بودند!... بسیجی یعنی بسیم چی... فردی که بار سنگین بسیم رو روی دوشش تحمل می کنه و  سرو صداهای فرمانده رو به جون میخره، ولی باز گله نمی کنه!... بسیجی یعنی کار بزرگ کردن در لفافه ی نجابت و خویشتن داری...  یعنی انجام وظیفه و ادای تکلیف بدون توجه به نتیجه... بسیجی یعنی خودش رو وابسته به مردم دانستن و نه یک نهاد و گروه خاص... بسیجی یعنی خرج نکردن از اسم و رسم دیگران و بزرگان!...  و حرف آخر.. همان حرف شهید بهشتی... برای انقلاب.. هم باید خون داد و هم خون دل خورد.. ولی حق نداریم من و شما و دیگر بسیجیان این مرز و بوم، بابت این خون دل خوردن ها، خودمان را طلبکار مردم و بلکه نظام و ... بدانیم.. که به فرمایش آن سفرکرده ی فقید، همه یک خدمتگزار و یک خادم ملت بیش نیستیم! فرزانه ای که دنیا را تکان داد اما تا آخر عمرش در یک خانه ی محقر در جماران ماند و حتی بک روز از منزل خود بیرون نرفت، ولی یک بار هم گله نکرد! حال آیا شایسته هست در حضور و منظر چشم میلیون ها بیننده و مردم ایران، بابت سنگری که ساختیم، بابت مینی که کشف کردیم، بابت بی سیمی که حمل کردیم و بابت پیامی که رساندیم، آن هم در جشن سینمای انقلاب و در شام زیباترین و شیرین ترین روز ماندگار انقلاب ، طلب کارانه و ترش رویانه سخن بگوییم تا چه رسد به گفتن اُف؟!... و سخن آخر این که.... طبق حدیث گهرباری از صادق آل محمد (علیهما السلام)، عظمت فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر نسبت به سایر فرایض، برابر است با تری آب دهان به نسبت آب اقیانوس ها و دریاها!!!!.. اما باز همین فریضه ی به این عظمت و بزرگی، زمانی باید محقق بشود که «احتمال تأثیر» باشد.. پس درک شرایط زمان و مکان اینقدر مهم هست... ! و پایان کلام این که:  شاید همه ی ما حرف های درست بسیار و ناگفته و مطالبات به حق زیادی در سینه داشته باشیم، اما خوش سلیقگی در انتخاب زمان و مکان برای طرح ناگفته ها، بسیار مهمتر از خود گفته هاست! و نمی دانم چرا این روزها، بدترین آفتی که این روزها زیاد سراغ مشهورترین ها را می گیرد، همین «بدسلیقگی ها» هست و بس! یادمان نرود: هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد... عبدالرضا زرگری

این خبر که اخیراً در سایت اداره کل فرهنگ و ارشاد فارس منتشر شده رو ببینید:  شیراز میزبان جشنواره های چهارگانه فجر .. این یعنی این که چهار جشنواره ی  فیلم فجر، هنرهای تجسمی، موسیقی فجر، و بالاخره تئاتر فجر در این استان و چه بسا استان های دیگه به طور همزمان در همین بهمن ماه 96 اجرا میشه، در حالی که در مشهد و به قول حضرات، پایتخت فرهنگی جهان اسلام و مشهد، فقط یک جشنواره - دقت شود: فقط یک جشنواره هست که به صورت جدی قرار به برگزاری اش هست و مردم و سینمادوستان خراسانی بهش دل بستند! فقط همین یک جشنواره...  (جشنواره ی هنرهای تجسمی فجر هم که  مخاطب خاص داره و هیچ موقع مانند جشنواره ی فیلم و تئاتر و موسیقی نمی تونه جریان ساز فرهنگی و هنری در شهر باشه! ) پس در نتیجه: حضرات آقایان شورای عالی تهیه کنندگان سینما درتهران!! مسئولان استانی دبیرخانه ی جشنواره فیلم فجر تهران! همین یک جشنواره رو هم از همجواران و زائران رضوی دریغ کنید! همین یکی رو هم نخواستیم! مال شما...  ‼️ و سخن پایانی این که: آفرین به دولت مردان فرهنگی «تدبیر و امید»... که چقدر باعث امیدواری و شور و نشاط در دهه ی فجر امسال در دومین شهر پرسینمارو و قطب هنرمندپرور کشور شد! دست مریزاد و خسته نباشید و خدا قوت... و باز هم «علی برکت الله»

با سلام، معلوم نیست که کی وزارت ارشاد مامیخواهد سر عقل بیاد واز تجربه چهل سال کار فرهنگی و هنری بعد از انقلاب استفاده کنه؟ امروز تو تاکسی بودم و رادیو روشن بود و شنیدم که معاون وزیر ارشاد گفتند در چهلمین سال پیروزی انقلاب، کارهای اجرایی جشنواره فیلم فجر به ادارات کل فرهنگ استانها واگذار بشه. حالا کسی ندونه، فکر میکنه که گویی در این 39 سال قبل همه کارها توسط مردم و بخش خصوصی مثلا شرکتهای تبلیغاتی و هنربنیان انجام میشده و حالا امسال رو بدیم مثلا دست دولتیها که متاسفانه در تمام استانها هر سال بدتر ازسال قبل برگزار میکنند. حالا از یکطرف دولت اعتدالیون میگه که برون سپاری کنیم کارها رو و بدیم به دست مردم تا بخش خصوصی قوی بشن و دولت کوچک بشه و از طرفی دیگه بعضیها هر سال تأکید میکنند که نکنه شرکتهای خصوصی و اینها بیان پای کار یه وقت و حتما باید اداره های کل ارشاد هر استان مامور انجام کارها بشه! واقعا موندم با این تشعشعات فکری و ذهنی این آقایان مسئول که هیچ موقع قصد کوچک کردن دولت رو ندارند و همش دنبال تصدیگری هستن به جای برون سپاری! با تشکر از شما بخاطر درج کامل نظرات مردم

با سلام، معلوم نیست که کی وزارت ارشاد مامیخواهد سر عقل بیاد واز تجربه چهل سال کار فرهنگی و هنری بعد از انقلاب استفاده کنه؟ امروز تو تاکسی بودم و رادیو روشن بود و شنیدم که معاون وزیر ارشاد گفتند در چهلمین سال پیروزی انقلاب، کارهای اجرایی جشنواره فیلم فجر به ادارات کل فرهنگ استانها واگذار بشه. حالا کسی ندونه، فکر میکنه که گویی در این 39 سال قبل همه کارها توسط مردم و بخش خصوصی مثلا شرکتهای تبلیغاتی و هنربنیان انجام میشده و حالا امسال رو بدیم مثلا دست دولتیها که متاسفانه در تمام استانها هر سال بدتر ازسال قبل برگزار میکنند. حالا از یکطرف دولت اعتدالیون میگه که برون سپاری کنیم کارها رو و بدیم به دست مردم تا بخش خصوصی قوی بشن و دولت کوچک بشه و از طرفی دیگه بعضیها هر سال تأکید میکنند که نکنه شرکتهای خصوصی و اینها بیان پای کار یه وقت و حتما باید اداره های کل ارشاد هر استان مامور انجام کارها بشه! واقعا موندم با این تشعشعات فکری و ذهنی این آقایان مسئول که هیچ موقع قصد کوچک کردن دولت رو ندارند و همش دنبال تصدیگری هستن به جای برون سپاری! با تشکر از شما بخاطر درج کامل نظرات مردم

سلام، در خبرها خوندم آقای نجفی مدیر روابط عمومی جشنواره (تهران) در خصوص قطعی های مکرر فروش اینترنتی بلیت پارسال گفتند که سال گذشته برای ما تجربه خوبی بود! آخه مؤمن، پارسال این تجربه خوب شما پدر ما رو درآورد و تو هوای سرد بهمن کلی ما و خانواده ها رو به زحمت انداخت و خواب رو از چشم همه گرفت! وقتی سینماتیکت سالهای سال تجربه فروش اینترنتی بلیت خودش رو به خوبی پس داده برای چی میخواهید یه سایت تازه کار رو تجربه کنید و زیر بار ببرید؟ این مثل این میمونه که خاک اره رو دوباره اره کنید تا تجربه بدست بیارید! شما رو بخدا امسال از این تجربه ها در هیچ بخش جشنواره نکنید. با تشکر

سلام، در خبرها خوندم آقای نجفی مدیر روابط عمومی جشنواره (تهران) در خصوص قطعی های مکرر فروش اینترنتی بلیت پارسال گفتند که سال گذشته برای ما تجربه خوبی بود! آخه مؤمن، پارسال این تجربه خوب شما پدر ما رو درآورد و تو هوای سرد بهمن کلی ما و خانواده ها رو به زحمت انداخت و خواب رو از چشم همه گرفت! وقتی سینماتیکت سالهای سال تجربه فروش اینترنتی بلیت خودش رو به خوبی پس داده برای چی میخواهید یه سایت تازه کار رو تجربه کنید و زیر بار ببرید؟ این مثل این میمونه که خاک اره رو دوباره اره کنید تا تجربه بدست بیارید! شما رو بخدا امسال از این تجربه ها در هیچ بخش جشنواره نکنید. با تشکر